پیر مرد خسته بود و تلاشش برای رسیدن هیچگاه متوقف نشد راه پر بود از غبار و دهان تابستان تشنه بود نسیم گرم و داغی از سراب دوردست ها به هر سمتی می وزید راه همچنان پرپیچ و خم در هر سویی می رفت پیرمرد اما . . . راه او همچنان در تب و تاب رفتن است .
مهدی ابراهیمی
جمعه 3 تیرماه سال 1390 ساعت 12:40 ق.ظ