در دور دست
در امتداد پرچین
کنار سایۀ چپر ها
زیر پهنای رازقی
اشعارم را دزدیده اند
در حریم نا امن دردمندانۀ تن
که بر قفس خون آلود جان می کوبند
و مقصر حادثه
که در کنار کوبه ها آرام نشسته است
به زمزمۀ چه حجم ساده ای از استدلال من در خود غوطه ورند ؟